آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴

    شیر کردن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / shir kardan /

    to incite, to provoke, to embolden

    to incite

    to provoke

    to embolden

    تحریک کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    سخنرانی سیاست‌مدار به‌منظور شیر کردن جمعیت به اقدام بود.

    The politician's speech was meant to incite the crowd to action.

    موفقیت تیم کافی بود تا حس رقابت را در میان گروه‌های رقیب شیر کند.

    Her confidence can provoke others to pursue their dreams more vigorously.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج شیر کردن

    شیر کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «شیر کردن» در معنای تحریک یا ترغیب کردن کسی به انجام کاری، در زبان انگلیسی معمولاً با عباراتی مانند "to egg someone on" یا "to urge someone" بیان می‌شود. این عبارت‌ها نشان‌دهنده‌ی رفتاری هستند که فردی با صحبت‌ها یا رفتار خود، دیگری را به انجام کاری تشویق یا وادار می‌کند، کاری که ممکن است آن فرد به‌تنهایی یا بدون تحریک انجام ندهد.

    «شیر کردن» در این معنا معمولاً به شکل غیررسمی و در گفتار روزمره به کار می‌رود و می‌تواند بار معنایی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً گاهی دوستان یکدیگر را «شیر می‌کنند» تا کاری جسورانه انجام دهند یا در بازی‌های دسته‌جمعی فردی را برای مشارکت در کار یا شوخی‌ای تحریک می‌کنند. در این مواقع، هدف از «شیر کردن» ایجاد انگیزه یا تحریک روحیه است.

    معادل انگلیسی «to egg someone on» به همین معنا اشاره دارد؛ یعنی کسی را به انجام کاری، مخصوصاً کاری که شاید ریسک داشته باشد یا فرد تردید دارد، تشویق کردن. این عبارت ریشه در زبان عامیانه انگلیسی دارد و معمولاً در موقعیت‌های غیررسمی و دوستانه به کار می‌رود. مثلاً اگر کسی را به انجام کاری مثل پرش از ارتفاع یا بیان یک شوخی ترغیب کنیم، می‌گوییم «I egged him on».

    در مواردی که «شیر کردن» به معنای تحریک شدیدتر یا تحریک برای انجام کارهای منفی باشد، می‌توان از کلماتی مثل «to provoke» استفاده کرد، که بار معنایی قوی‌تر و گاهی منفی دارد و بیشتر در شرایط جدی‌تر یا رسمی به کار می‌رود.

    همچنین «to urge someone» معمولاً به معنای ترغیب مودبانه‌تر یا جدی‌تر است و وقتی استفاده می‌شود که قصد داریم کسی را به انجام کاری متقاعد کنیم، بدون آنکه لزوماً رفتار تحریک‌آمیزی داشته باشیم.

    ارجاع به لغت شیر کردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «شیر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شیر کردن

    لغات نزدیک شیر کردن

    • - شیر قطع و وصل
    • - شیر قند
    • - شیر کردن
    • - شیر کم‌چرب
    • - شیر کمربند و تسمه
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.